سام؛ خورشید کوچک ما

سام مامی عزیزکم امروز 3 مرداد 92 و تو وارد 14 ماه زندگیت شدی. عشقم خیلی دوستت دارم، خیلی زیاد...       ...

پسر عزیزم این روزا بزرگ شده،عاقل شده و کارهایی میکنه که نشون میده  بهشون فکر میکنه(تا حدودی) یک سری عادت ها و کارهایی که از بدو تولد تا سن 13 ماهگی انجام میده اینها هستند...   با موسیقی میخوابه اونم با اهنگ گل هیاهو اقای فریدون که از نوزادی بهش عادت کرده     معمولا دوتا سرفه میکنه و بعدش عطسه میکنه     عاشق ماسته     با کلاه و هر چیزی که سرشو بپوشونه مشکل داره     وقتی برای تعویض پمپرز بازش میکنم امکان نداره جیش کنه     در طول شب چند بار بیدار میشه و اب میخوره، تنها چیزی که به منظور میگه و مفهومشو میدونه ابه  و میگه **آپ** ...

          جوجه مامان جدیدا کارای عجیب ولی شیرین زیادی انجام میدی.یکی از اون کارا اینه که هرچیزی که دستت بیاد رو توی سطل زباله میندازی حالا اون چیز میتونه دستمال باشه یا موبایل یا کنترل یا تلفن خونه. این کارت باعث شده که من هروقت بخوام  سطل های زباله اتاقهارو خالی کنم،باید همشونو به دقت  چک کنم که مبادا چیزی توش انداخته باشی و من متوجه نشم.         از این که بگذریم چند روز پیش کار جالب دیگری کردی مسواکت رو توی ماشین لباسشویی میانداختی و درشو میبستی کمی صبر میکردی.................. بعد در ماشین رو باز میکردی مسواکتو در میاوردی و به دقت نگاه میکردی که تمیز شده یا نه. بعد دوباره این کار...

پسر من چند وقته که موهات خییلی بلند شده اما دلم نمیاد کوتاهشون کنم، میخوام بلند بشن. برای همین امروز با کش موهاتو بستم. یه موقع هایی اینقدر دلم میخواد دختر بودی... خیلی ناز میشدی هااااااااااااااااااااااااااااااا              قرررررررربونت برم .                ...

پسر گلم دیروز حوصلت توی خونه خیلی سر رفته بود. بابایی هم کار داشت و نمیشد بریم بیرون منم شما رو بردم پایین ،توی حیاط. تو هم خیلی خوشت اومد و کللللی بازی کردی. به همه چیز دست زدی تا ازشون سر در بیاری!          و طبق معمول میخواستی همه چیزو بریزی توی چاه. اینجا هم میری گلبرگ هارو میاری و میریزی توی چاه                     قربونت برم که خسته شدی و میخوای بری.             توی اسانسور هم کلی شادی کردی و دستتو به همه جا زدی             امیدوارم که بهت خوش گذشته باشه.                                              ...