13 ماهگی

پسر عزیزم

این روزا بزرگ شده،عاقل شده و کارهایی میکنه که نشون میده

 بهشون فکر میکنه(تا حدودی)

یک سری عادت ها و کارهایی که از بدو تولد تا سن 13 ماهگی انجام میده اینها هستند...

با موسیقی میخوابه اونم با اهنگ گل هیاهو اقای فریدون

که از نوزادی بهش عادت کرده

معمولا دوتا سرفه میکنه و بعدش عطسه میکنه

عاشق ماسته

با کلاه و هر چیزی که سرشو بپوشونه مشکل داره

وقتی برای تعویض پمپرز بازش میکنم امکان نداره جیش کنه

در طول شب چند بار بیدار میشه و اب میخوره، تنها چیزی که به منظور میگه و مفهومشو میدونه ابه

 و میگه **آپ**

بعد از خوردن مولتی ویتامین حد اکثر نیم ساعت بیداره و بعدش خوابش میبره

امکان نداره از عصرونش که شامله چای و کیک یا بیسکوییته صرف نظر کنه

اعضای بدن و صورتشو کامل میشناسه مثلا میگم چشمات کوش؟چشم هاشو باز و بسته میکنه یا میگم موهات کو ؟موهاشو میکنه

عاشق اب بازی و حمام و استخره مخصوصا اگه با باباییش بره چون میدونه همه چیز ازاده

خیلی اجتماعیه و اصلا خجالتی نیست، با کسی غریبی نمیکنه ،روابطش با همسن های خودش و بچه ها خیلی خوبه و باهاشون راحت کنار میاد

بسیار کنجکاو و باهوشه.سریع جای همه چیز رو یاد میگیره تا در یک فرصت مناسب بره سراغش،مخصوصا اگه اون چیز خوراکی مورد علاقش باشه

عاشق پاستیله

 به هر بهانه ای باباشو بلند میکنه و سر یخچال میبرتش  و به طبقه پاستیل ها اشاره میکنه

موقع خواب باید روی بالش بخوابه و تکونش بدم

توی ماشین که میشینه سریع خوابش میبره

وقتی بهش میگم ورزش کن

 دوتا دستشو به داخل تکون میده

و میگه اد . دو......اد .  دو (یک دو)

نسبت به مامی و داییش یکم حسوده

وقتی اهنگ میشنوه سریع شروع میکنه به نانای و بشکن زدن

.کلا عاشق موسیقی و رقصیدنه.از اینکه یکی براش برقصه خیلی خوشش میاد و خیلی تشویق میکنه .

از به هم ریختن وسایل باباییش لذت میبره و فقط منتظر یه وقته مناسبه که بره سراغ وسایل بابایی

به بو حساسه

و اینکه پسرک نازم در تاریخ 5 مرداد 92

 برای اولین بار اسم مامیشو به منظور صدا کردن من برد

 و گفت می نا..

این نشون میده که متوجه شدی اسم من میناست .

عاشقتم.