سيد امير سامسيد امير سام، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

سام؛ خورشید کوچک ما

بیمارستان

1392/11/23 16:47
نویسنده : مامي مينا
2,260 بازدید
اشتراک گذاری

 

پسرک عزیزم این روزها ما روزهای بدی رو پشت سر میذاریم.

شما دو هفته بود که به شدت مریض بودی.اسهال استفراق و تب شدید

یه روز صبح که بیدار شدی تب داشتی.من فکر کردم که یه تب ساده اس و بهت استامینوفن دامد اما حدود ساعت دو تبت خیلی بالا رفت و بیهوش شدی.

من فقط جیغ میزدم.چشمات بیحال شد و لبات کبود شد.شانس اوردم که بابایی زود امده بود و سر نماز بود.

بابایی سریع بردت درمانگاه. بیچاره خیلی حول شده بود.زود بردیمت بیمارستان دی

و دکتر شهیدی بستریت کرد.تحت نظر دکتر فاتحی یک هفته بستری بودی و تبت کنترل شد و مرخص شدی اما دوروز بعد دوباره استفراق و تب شروع شد.بابایی و حاجی تصمیم گرفتن که ببرنت بیمارستان پارس.دوباره بستری شدی.

بماند که تو این مدت اب شدی و ما چی کشیدیم.

بابایی که فقط گریه میکرد

دکتر معالجت دکتر خشایار پیمان بود خدا خیرش بده.

ازمایش مدفوع گرفتن ازت و یه دکتر متخصص طب عفونی دعوت کرد تا بیاد ازمایشهاتو ببینه و تشخیصش اسهال خونی بود.تحت درمان قرار گرفتی و حدود هفت روز بیمارستان بودی.دلیلشم دست زدن یا خوردن میوه و سبزیجات الوده و اب الوده بوده.

خدا دوباره تورو به ما برگردوند

دلم میخواد از مامان عزیزم خیلی تشکر کنم که لحظه ای مارو تنها نگذاشت.هرروز از صبح میامد پیشمون و برای من هم غذا میاورد چون من غذای بیمارستانو نمیخوردم.تورو نگه میداشت و سرگرمت میکرد تا من کمی استراحت کنم.

و همینطور از بابا حاجی که با مهربونی بهمون دلداری میداد..سر میزد و خیلی دنبال کارات بود.

 و صد البته همسر مهربونم

که مثل کوه پشتمون بود و لحظه ای غفلت نکرد.تمام مدت پیشمون بود.با تمام مشغله کاریش از همه چی گذشت و نذاشت که بهمون ذره ایی بد بگذره.و همینطور از لحاظ احساسی خیلی بهم کمک کرد و بهم اعتماد به نفس میداد .مدام میگفت چیزی نیست خوب میشه میگذره و با این حرفاش ارومم میکرد.

totalgifs.com love gif gif 24.gif

بالاخره اون روزهای بد تموم شد و امیدوارم دیگه هیچوقت هم تکرار نشه. و برای هیچ مادر و پدره پیش نیاد.

 

این اون روز بود که شما تب داشتی

روز اول..بیمارستان دی

 

دیروز ٢٢ بهمن بابایی برات یه گوسفند کشت

بقیه عکس هاااااااا در ادامه....

بیمارستان دی.بابایی زحمت کشیده بود و برامون اتاق خصوصی گرفته بود توی هر دو بیمارستان.

عروسک محبوبت جناب اقای مااا. که داری بوسش میکنی

از بیمارستان مرخص شدی اما دوباره تب کردی

هفته دوم..بیمارستان پارس

totalgifs.com doentinhos gif gif ccmhosp9aa.gif

اینجام تو همش توپ میخواستی و یه خانم پرستار مهربون با دستکشها برات توپ درست کرد.

 

سهم سام از برف امسال

دوستت داریم

totalgifs.com amor gif gif amor23 (2).gif

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (42)

شادی
24 بهمن 92 11:06
سلام مینا جان.خیلی خیلی ناراحت شدم.خداروشکربه خیرگذشت.ایشالا همیشه سالم باشه سام جون
مامي مينا
پاسخ
ممنونم كه به ما سر ميزني گلم.
الهام مامان علیرضا
24 بهمن 92 12:40
وااااااااااای چه وحشتناک خدا رو شکر که حال سام خوشگله بهتر شده کار خوبی کردید قربونی کردید مینا جون واقعا دردناکه خدا رو شکر که خانواده تون پیشتون بودند و کمک کردند. فدای امیر سام بشم که وقتی تب هم داره لبخندش و از مامانش دریغ نمی کنه بیمارستان دی واقعا امکانات خوبی داره. اتاقش هم خیلی قشنگ و روحیه بخش بوده البته من بیمارستان پارس و ندیدم ایشالا که هیچوقت جز زایمان کردن گذر کسی به بیمارستان نیفته
مامي مينا
پاسخ
خيلي ممنونم عزيزم.
مامان امیرارسلان
25 بهمن 92 0:15
وااااااای نبینم پسملون مریض شده خدا به هیچ مادری نشون نده بچش تو بیمارستان بخوابه خیلی سخته منم گذرروندم خدا روشنگ. که الان حالش،خوبه گل پسرمون
مامي مينا
پاسخ
واقعاً سخته. ممنونم عزيزم.
مامان اندیا
25 بهمن 92 11:57
وای عزیزم..چقدر ناراحت شدم طفلی بچه چقدر اذیت شده مامانشم هینطوره مینا جون خسته نباشی عزیزم ...خدا رو هزار مرتبه شکر به خیر گذشت ایشالا دیگه هیچ وقت از این روزای بد نداشته باشین و تن هر 3 تاتون سالم باشه
مامي مينا
پاسخ
ممنونم دوستم
فرناز مامان ايلمان
25 بهمن 92 23:59
عزيز دلم الاهي كه ديگه هييييييييييچ وقت رنگ بيمارستان نبيني
مامي مينا
پاسخ
ممنونم دوست خوبم.
مامان کیان
26 بهمن 92 0:01
سلام، من اولین بار وبلاگ شما رو میخونم پسر منم امسال بیمارستان بستری شد سختی اش و فقط مادرا میفهمن امیدوارم دیگه واستون پیش نیاد
فهیمه (مامی فرناز)
26 بهمن 92 10:02
الهی بگردممممم دستای پسملی رو طوراخ سوراخ کردن ....... خداروششششکر به خیر گذشت انشاللله دیگه هیـــــــــچ وقت این روزها تجربه نکنید... مینا جونم واقعاااا خسته نباشی اینهمه استرس و موندن تو بیمارستان اونم واسه بچه ت آدم آب می کنه ..آفرررین به تو مامان محکم و بابای عزیزش که بهترین پشتیبان بود
مامي مينا
پاسخ
ممنونم عززززيزم.
مامان امیرعلی
26 بهمن 92 12:07
الهی قربون پسر خوش اخلاقمون بشم که حتی تو بیمارستان هم لبخند روی لباشه. خیلی ناراحت شدم خصوصا تو عکس هایی که سرم به دست امیر سام بود. انشاا... که دیگه هیچ وقت پسرمون روی بیمارستان رو نبینه مگر برای روزی که عروس خانومت برات یه نوه بیاره )))
مامي مينا
پاسخ
ممنونم دوستم. ان شالا.
مامان علی
26 بهمن 92 12:15
سلام مینا جان خیلی ناراحت شدم روزای سختی بوده.خداروشکربخیرگذشته بس بچه هاشیطونن وممکنه درغفلت ما میوه یاسبزی چیزی بخورن بایدهمیشه تمییزبشوریم بزاریم تویخچال الان باید حسابی خسته باشی اما باید به سام بیشتربرسی تادوباره وزن بگیره ایشالله زودی شاداب وسلامت بشه
الناز مامان آوا
26 بهمن 92 14:23
الهي قربوووون اون لپلي گل انداختت بشم منانشالله ديگه هيچ وقت مريض نشي و هميشه سلامت باش سام خوشگله بميرم مينا جون تو اون چند روز چي كشيدي خدا رو شكر به خير گذشت و الان ديگه خوب خوب شده
مامي مينا
پاسخ
ممنونم عزيزم
مامان کیان
26 بهمن 92 15:50
من با اجازه تون لینک تون کردم
مامي مينا
پاسخ
خيلي ممنونم عزيزم. شما هم لينك شديد.
مامان ملینا و کوروش
26 بهمن 92 17:37
عزیز دلم الهی بگردم که انقدر اذیت شدیاشکم در اومد به خداقربون اون چشمای مظلومت برم من ایشالا دیگه هیچوقت پات به بیمارستان باز نشه خاله جون مرسي خاله جوون مهربون
مامان علی
26 بهمن 92 17:52
باافتخارلینک شدید عزیزم سام خوشکله روببوس
زهره مامی ژوان
26 بهمن 92 19:47
ای خدا الهی که دیگه هیچ وقت مریض نشی قهرمان کوچولو.... مینا جون خسته نباشی، خدا رو شکر که حال پسرمون خوب شده.... عکسهای قبلیتون هم چند روز پیش دیدم چقدر با همسرت در کنار هم به هم می آیید همیشه شاد و سلامت باشین....
مامي مينا
پاسخ
ممنونم عزيزم
شادی
27 بهمن 92 13:41
خوشحال میشم من ولینک کنید
مامي مينا
پاسخ
حتماً عزيزم اما اگه وبلاگ داشتي راحت تر بود.
مامان علی
27 بهمن 92 16:36
مامان علی- زز-هستم!یعنی زهرا!علی جون میگه زز! پس نی نی هامون! پسرعمو هم هستن!
مامي مينا
پاسخ
بله پسر عموي اسلامي هستن. ممنونم عزيزم. از اشناييتون خوشحال شدم.
ساناز
28 بهمن 92 1:23
مينا جان واقعا ناراحت شدم عكسها رو ديدم كلي خودمو جات گذاشتم خدا رو شكر كه گذشت .. آخي دستاشو بگو چقدر چسب زده بودن ..خدا رو شكر ..
مامي مينا
پاسخ
ممنونم دوست خوبم
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
28 بهمن 92 6:26
سلام دوست جووونی شما به من خیلی لطف دارید منم با تبادل لینک موافقم یه کوچولو خصوصی لطفا
مامي مينا
پاسخ
ان شالا كه موفق ميشي. حتماً
شادی
28 بهمن 92 14:22
دارم عزیزم(شهرادبهترین هدیه اسمانی
مامي مينا
پاسخ
خووب دختر خوب ادرس وبلاگتم بذار
مامان ایلیا
29 بهمن 92 0:10
الهی بگردم سام عزیزم رو.مینا جونم چی کشیدید واقعا.درکتون میکنم عزیزم.خیلیییییییییی سخته.الهی خدا دیگه هیچوقت براتون نیاره. قربون اون لبخنات برم عزیزممممم
مامي مينا
پاسخ
ممنونم دوست مهربونم. ان شالا ايليا جون هم هميشه سالم باشه. بچه ها خيلي معصومن.
lمامان روشا
30 بهمن 92 1:14
سامی عزیزم امیدوارم دیگه مریض نشی و همیشه سالم و خندون باشی.خدا رو شکر که خوب شدی عزیز دلم
مامي مينا
پاسخ
ممنونم عزيزم.
مامان زهرا
30 بهمن 92 15:33
سلام مامان مینای مهربون . ازپرسش وپاسخ باوبتون آشنا شدم . ماشالله به این گل پسر خدابراتون حفظش کنه . جالبه برام که اسم پسرتون تقریبا هم اسم پسرمنه . هردوشون سید هستن . این جوری که من متوجه شدم همسرتون اهل کاشانن . اینم جالبه ماهم اهل کاشانیم .البته من وهمسرم هردو . خلاصه خوشحال شدم از آشناییتون . عزیزم .
مامي مينا
پاسخ
عزيزم ممنون كه به ما سر زديد. نه عزيزم همسرم اهل كاشان نيست اما مادر بزرگش ساكن اونجاس. من هم از اشناييتون خوشحال شدم
مامان عليرضا
30 بهمن 92 15:45
سلام عزيزم ايشالا كه هيچوقت گذر هيچ كس به بيمارستان نيفته.خدا پسر نازتون رو براتو نگه داره و از تمام بلاها دورش كنه. خوشحال ميشم به ما هم سر بزنيد.اگه مايل به تبادل لينك بوديد را پيغام بذاريد تا با افتخار لينكتون كنم.
مامي مينا
پاسخ
مرسي از بازديدتون. كاش ادرس وبلاگتونو ميذاشتيد
مامان ندا
1 اسفند 92 9:08
الهی بمیرم برای پسر نازم خدارو شکر خوب شدی گل نازم الهی بمیرم عزیزم چی کشیدین تو و همسری خیلی سخته[ گل] الهی همیشه تنتون سالم باشه
مامي مينا
پاسخ
مرسي دوستم خيلي سخت بود اما خداروشكر الان خوبه. ممنونم
مامان ندا
1 اسفند 92 9:09
____________000000____________000000 __________000000000000______000000000000 ______000000000000000000__000000000000000000 ____00000000000000000000000000000000000000000 ___00000000000000██000000000██00000000000000 __000000000000000██000000000██000000000000000 _0000000000000000██000000000██0000000000000000 _0000000000000000___000000000___0000000000000000 _0000000000000000___000000000___0000000000000000 _0000000000000000___000000000___0000000000000000 _0000000000___000000000000000000000___0000000000 __000000000___000000000000000000000___000000000 ___000000000___0000000000000000000___000000000 _____000000000___000000000000000___000000000 _______00000000____00000000000____00000000 __________0000000_______________0000000 _____________0000000000000000000000000 _______________000000000000000000000 __________________000000000000000 ___________________000000000000 ______________________000000 _______________________0000
متین من
1 اسفند 92 17:11
سلام مینا جون خوبی؟ شما هم گل پسر نازی داری امیدوارم بلا ازش دور باشه ولی من اصلا ناراحت نشدم در پرسش و پاسخ شما سلیقه خودت میگی منم همینطور این اصلا ناراحتی نداره دوستم
مامي مينا
پاسخ
ممنون عزيزم.
مامان سام
2 اسفند 92 12:32
الههههههههههههی فدات بشم عزیزم خدا نکنه هیچ وقت مریض باشی.امیدوارم همیشه سلامت و شاد و خندون باشی.دست مامان و بابای مهربون واسه ی زحمت هاشون درد نکنه سایشون همیشه بالا سرت باشه عزیز دلم.روی ماهت رو هزاااران بار می بوسمتذع
مامي مينا
پاسخ
مرسي دوست عزيزم. در مورد رمز هم من در مورد پستهاي مسافرتم شرمندتون هستم اما رمز پستهاي ديگرو براتون ميذارم تو خصوصيتون.
مامان امير عباس و ارغوان (دوقلوها)
3 اسفند 92 15:30
سلام. خدا رو شکر که حال پسر نازتون خوب شده. انشالا ديگه هیچ وقت مریض نشه.
مامي مينا
پاسخ
مرسي دوست گلم. ان شالا هيچ بچه ايي اسير بيمارستان نشه. خيلي سخته.
مامان ابولفضل
3 اسفند 92 15:37
سلام خداروشكر به خير گذشت...دركت ميكنم منم تو اين شرايط بودم...واقعا سخته... خدا واسه هيچ خونواده اي اين روزا رو نياره... ماشالله پسر ناز و با نمكي داري... لينك شدي به ما هم سر بزن...
مامي مينا
پاسخ
ممنونم دوستم. اميدوارم براي شما هم تكرار نشه هرگز.
نسرین
3 اسفند 92 23:57
سلام مامی مینا جون چقدر سخت بوده ! پسر منم 15 ماهگی یه بار بستری شد البته فقط یه شب بود .حتما به شما خیلی سخت گذشته با دوبار بستری کردن.خدا روشکر که خوب شده ایشالا دیگه هیچ وقت همچین چیزی پیش نیاد و همیشه دور هم سالم باشید.
مامي مينا
پاسخ
خيلي متشكرم عزيزم. واقعاً سخته كه بچه هاي كوچيك اينطوري مريض ميشن. اما خداروشكر سام بهتره. ممنون از لطفت
مامان ارسام
4 اسفند 92 1:18
سلام عزیزم گل پسرت حالش بهتره امیروارم زود خوب شه
مامي مينا
پاسخ
خيلي ممنون دوستم. خداروشكر بختره.
نسرين
5 اسفند 92 10:58
سلام خوشحالم كه اون روزهاي بد كوتاه بوده هرجند ميدونم كه تو اون چند روز چي كشيدين خدا همه بچه هاي مارو سالم نگه داره ماهم از ديدن خوشي هاي اونا خوش باشيم وقتي يه بچه بيمارو ميبينم ياد مادر شهيدان ميفتم كه چقدر راحت بچه اشون رو از دست دادن خيلي سخته از دست دادن بچه خدا به اونا صبر بده رو يپسر گلتون رو ببوسين واسش اسپند هم دود كنين
مامي مينا
پاسخ
ممنون
سمانه مامان صدرا
5 اسفند 92 14:27
سلام انشالله این پسر ناز وخوردنی زود خوب شه!! راستی مغازه اکوو تو پاسدارن آف40درصدد داره دوستای همسرم خرید کردن وراضی بودن البته من نرفتم ها !!شوهرم میگفت همه راضی بودن گفتم یه خبری بهت بدم!خواستی برو
مامي مينا
پاسخ
ممنون عزيزم فعلاً كه ميخوام برم شمال اومدم سر ميزنم. البته اونجا بهم دوره يكم. منم كه ماشين ندارم
مامان علی کوچولو
6 اسفند 92 15:33
واای عزیزم خدا رو شکر که خوب شدی آخی مامی و ددی چهی کشیدن تو این مدت.آقا سام میدونستی خیلی خوشتیپ و خوشگلی ایشالا همیشه سالم باشی منم یه گل پسر مثل شما دارم خوشحال میشم به ما هم سری بزنید.من با اجازه لینکتون کردم امیدوارم بتونیم دوستای خوبی واسه هم باشیم
مامي مينا
پاسخ
ممنونم عزيزم. حتماً سر ميزنم.
مامان ایمان
6 اسفند 92 23:09
اسمم پر وانه است مینا جان
مامي مينا
پاسخ
ممنون عزيزم
مامان ایمان
6 اسفند 92 23:09
خصوصی
ی مامان منتظر
12 اسفند 92 13:28
سلام دوست عزیز ممنون از حضورت و وقتی ک گذاشتی و جوابت در پرسش و پاسخ
مامي مينا
پاسخ
خواهش ميكنم عزيزم. اميدوارم بازم به ما سر بزني
❤طراح دردونـــه تـــم ❤
12 اسفند 92 21:41
عزیزم اینم وبم http://testersite.mihanblog.com
shahin
16 اسفند 92 17:36
همیشه سلامت باشی
ماندانا
24 فروردین 93 14:08
الهی ایشالا دیگه هیچوقت مریض نشی سام کوچولو خشگل
مامي مينا
پاسخ
ممنونم عزيزم
الهام مامان امیر علی جون
10 مرداد 93 18:20
سلام گلم/ منم رمز میخام.